صحبت از 750 هزار کودک از 8 میلیون کودک زیر 7 سالی است که هر روز میانگین 10 ساعت در اتاق های چند متری در کنار او زندگی میکنند. مربی است ولی بچهها او را مامان هم خطاب میکنند. او به جای مادر آموزش میدهد، تربیت میکند، غذا میدهد و چه بسا تصمیم میگیرد؛ پس نقش او کمتر از مادر نیست. باید حواسش جمع باشد چون کودکان دور و برش از او الگو میگیرند و سرلوحه کارخود قرار میدهند. همین کافی است تا مسئولیت او چندین برابر شود.با فرض اینکه شاغل هستید و تصمیم دارید کودکتان را در مهد ثبتنام کنید. وارد که میشوید، ابتدا استقبال گرمی از شما میشود. دعوت میشوید تا گشتی در مهد بزنید. در هنگام گشت مدیر آنجا از غذایش، از کلاسهای فوق برنامه و جشن و… برای شما میگوید تا قانع شوید. این تنها بخشی از ظاهر داستان است اما با این همه تعریف و توصیف مدیر، نمیتوانید تخصص و مهارت مربی آنجا را که قرار است به جای شما برای کودکتان نقش بازی کند محک بزنید.
کمی عقبتر برگردیم، کمتر از
5 دهه پیش بود که کودکان را افرادی مثل دایه یا «للـه» نگهداری میکردند، با گذشت زمان و افزایش تعداد کودکان و همچنین افزایش مشغلههای والدین، مهد کودکها تأسیس شدند و تعداد آنها هر روز افزایش یافت.
شاید در آن زمان تعریفی که از مهد شده بود به این شکل و شمایل امروزی نبود و گذشت زمان موجب ایجاد تغییرات در فضای مهدها شد. اگرچه مهد میتواند جای امنی برای نگهداری کودکان باشد اما نباید از مشکلات آن غافل شد. از طرفی مشکلات تنها در رفتار مربی خلاصه نمیشود.
مثلاً والدینی که به ناچار کودکان خود را به مهد میسپارند همواره از شهریه بالا از یک طرف و غذای بیکیفیت از طرف دیگر در برخی از مهدها گلایه دارند. علاوه بر شهریه، هزینههای پنهانی هم که چند وقتی است بهصورت عرف درآمده خانوادهها را نقره داغ میکند.
تأثیرات مهد کودک
درباره فلسفه ایجاد مهد و تأثیرگذاری آن در تربیت کودکان نظرات مثبت و منفی زیادی وجود دارد. برخی از کارشناسان فضای مهد را برای رشد کودک مؤثر میدانند و برخی معتقدند که کودک باید در کنار والدین بزرگ شود. اما تکلیف
آموزش های پیش از دبستان که ضرورت دارد کودکان آن را بیاموزند چه میشود؟ این آموزش ها را باید به چه کسی سپرد؟ به هر حال کودکان نیاز دارند خارج از محدوده خانه با محیط خارج نیز ارتباط برقرار کرده و خود را برای ورود به مدرسه آماده کنند.
دکتر مصطفی فروتن روانشناس و محقق علوم رفتاری درپاسخ به این سؤال میگوید: از گذشته تاکنون شبهاتی درباره مهدها وجود داشته و دارد و آن اینکه گروهی بر بیفایده بودن مهد پافشاری میکنند وگروهی یادگیریهای کودک در مهد را باور ندارند.
به گفته او باید برای رفع این دوگانگی، موضوع شکافته شود چراکه در جامعهای زندگی میکنیم که خیلی از فاکتورها نسبت به گذشته عوض شده است. به هر حال مهد کودک نیاز امروز جامعه ماست که باید با مهارت های مکمل و خاص وضعیت آموزشی آن را ارتقا داد. اگر بخواهیم همانند گذشته فکر کنیم باید خیلی از عوامل امروزی حذف شود ولی باید پذیرفت که این اتفاقات اجتماعی است که موجب ایجاد نیاز میشود. او ادامه میدهد: خیلی از والدین که در مقام معترض قراردارند براین باور هستند که در گذشته نیازی برای مهد احساس نمیشد ولی باید گفت که در گذشته ارتباطی که بین والدین و کودک وجود داشت موجب تعامل بین خانواده میشد اما امروز اینگونه نیست. امروز به خاطر ارتباطات، سطح آگاهی و دانش اجتماعی همه افراد بالا رفته است ما به روزهایی خواهیم رسید که بچهها مطالبات بیشتری میکنند. پس نیاز است که ابزار مکمل آموزشی داشته باشیم. فروتن براین باور است که در شرایط کنونی با توجه به گسترده شدن ارتباطات اجتماعی نیاز داریم آموزشها را کمی زودتر و قبل از اینکه دیر شود، شروع کنیم.
به گفته او، برای آشنایی و آموزش مهارت های تخصصی وجود فضاهایی مثل مهد لازم است چون بهعنوان پایگاه آموزشی تلقی میشود. با اینکه خیلی از والدین تحصیلکرده هستند ولی تخصص آنها کافی نیست و نیاز کودک را برطرف نمیسازد. این در حالی است که کارکرد مهدهای کودک نوعی تعامل غیر فامیلی است یعنی مکانی است که در آن به ازای گریه کودک پاداش نمیدهند.
از این روانشناس درباره ابزارهای مهم و کلیدی در مهدها پرسیدم و او توجه به دو نکته را حائز اهمیت دانست: نخست بحث سخت افزاری یعنی هر آنچه قابل دیدن است مثل فضای فیزیکی، تغذیه و غیره که استانداردهای مختص به خود را میطلبد. دوم بحث نرمافزاری مثل مهارت هایی که مربیان و مدیران باید داشته باشند.
فروتن با تأکید بر اینکه وقتی خطری به عنوان عامل تهدیدکننده مطرح میشود نوک پیکان به سمت نرمافزارها نشانه میرود یادآور میشود: این یعنی که مهارت هایی باید در آموزش مربیان دیده میشد اما دیده نشده است. پس مربی مهد مهمترین و کلیدیترین عامل در کیفیت یک مهد است. او ادامه میدهد که مربی میتواند هم جایگزین مادر شود و هم اینکه بهعنوان نخستین مربی رسمی کودک معرفی شود. در واقع مربی بهعنوان کسی تعریف شده که نقش کلیدی و ماندگار برای کودک دارد. در برخی از مواقع به افرادی برمیخوریم که در کودکی اتفاقاتی برای او افتاده که وقتی بررسی میکنیم میبینیم که منشأ آن به دوران مهد او برمیگردد. از این رو مربیان پیش دبستانی و
مهد کودک نقش بسزایی دارند.
او با ابراز تأسف از اینکه نگاه تخصصی به مهدها نمیشود میگوید: متأسفانه کارکرد مهدها بهگونهای ارزیابی میشود که به بهعنوان یک ضرورت تلقی نمیشود. یعنی در واقع چک لیستی برای آموزش آنها وجود ندارد. او در بین صحبت های خود به این نکته نیز اشاره میکند که با یک
پیش فرض، 2 سالگی سن مناسبی برای ورود کودک به مهد است.
پرونده سلامت روانی و اجتماعی
مربیان مهدها پرونده سلامت روانی و اجتماعی میگیرند. خبری که چندی پیش سازمان بهزیستی اعلام کرد. قرار است این طرح که در مرحله تدوین و تکمیل نهایی است از سال آینده در کشور به مرحله اجرا درآید. با اجرای این طرح مربیان مهدها علاوه بر اخذ گواهینامه سلامت باید پرونده سلامت روانی و اجتماعی نیز تشکیل دهند. سؤالات متعددی درباره این طرح مطرح میشود. آیا با اجرای این طرح همه 50هزارمربی سنجش روانی میشوند؟ آیا خطاهای انسانی در مهدها که گاهی حوادث ناگواری به دنبال دارد به صفر یا حداقل میرسد؟ آیا…تجربه نشان داده است که موفقیت طرحها مستلزم یک برنامهریزی مدون و کارشناسی شده است. علاوه بر آن اعتبار کافی میخواهد که در صورت محقق نشدن آن به گل مینشیند و تنها طرح میماند که روی کاغذ به اجرا درآمده و هیچ بازتابی ندارد.
دکتر فروتن به اجرای اینگونه طرحها خوشبین نبوده و آن را اینگونه تحلیل میکند: به نظر میرسد ما در طرح سنجش سلامت مربیان موفق نخواهیم بود چون باید بسترها و زیرساختهای آن فراهم باشد تا این طرح محقق شود. به هرحال هر تغییری مستلزم هزینه است پس این تغییر پرهزینه براحتی اتفاق نمیافتد و شاید قربانیان زیادی هم بدهد. اینکه چه چیزی قرار است سنجیده شود خود یک طرح است. باید دید آیا ابزارهای آزمونگر استاندارد برای آن تعریف شده است؟ اگر کسی این مهارت را نداشت بازگرداندن آنها وجود دارد یا نه؟ یا اینکه باید از این چرخه حذف شوند.
البته او براین باور است که اگر برای این طرح ابزار، محتوا و پذیرش تبعات سنجش تعریف شده باشد کارایی دارد در غیر این صورت با شکست روبهرو میشود. او ادامه میدهد: در حال حاضر برای استخدام مربیان و ارزیابی آنها سرفصلی وجود ندارد و در واقع به همان مدارک ابتدایی بسنده میشود. امروزه چیزی که در برخی از مهدها و حتی مربیان وجود ندارد تعهد است. البته از زبان مربیان دغدغههایی مطرح میشود که علت این بی تعهدی آنها را توجیه میکند. به گفته او، در شرایط کلی فقط مربی اولویت ندارد بلکه شرایط به گونه ترکیبی است یعنی هر کدام مکمل دیگری است.
آموزش ملاک است نه شناسایی بیماری
دکتر حبیبالله فرید معاون اجتماعی سازمان بهزیستی امیدوار است طرح تشکیل پرونده سلامت روانی و اجتماعی مربیان مهد با موفقیت از سال آینده اجرا شود. او هدف از اجرای این طرح را تنها شناسایی مربیان بیمار نمیداند بلکه ارتقای سطح آموزش و مهارت های زندگی مربیان را از جمله انگیزههای اصلی اجرای این طرح ذکر میکند. او میگوید: به اعتقاد ما، افرادی که در مهدها مشغول به کار میشوند باید از توانایی لازم برخوردار باشند چراکه هر کار توانایی و شاخصهای خاص خود را میطلبد. به گفته فرید: براساس این طرح افرادی که توانایی و تجربه کافی برای کار در مهد را ندارند شناسایی و از چرخه آن خارج میشوند.
او تصریح میکند: همیشه خشونت به معنای بیماری روانی نیست بلکه کنترل و مدیریت نکردن هیجانات روانی است. به اعتقاد او شاید بسیاری از افراد توانایی مهارتهای زندگی را آموزش ندیده باشند و نتوانند بر خشم خود مسلط شوند اما بسیاری از رفتارهای نادرست به دلیل بلد نبودن است نه بیماری. او در ادامه به طرح پروند سلامت مربیان اشاره میکند و میگوید: چک لیستهای مرحله اول این طرح طراحی شده است که به صورت آزمایشی در چند کلانشهر و شهرهای کمتر برخوردار که از شرایط فرهنگی متفاوت هستند اجرا میشود.
او درباره اینکه طرح در کدام یک از شهرها اجرا میشود اظهار بیاطلاعی کرده ولی تأکید میکند که شهرهای متفاوتی مد نظر قرار میگیرد.
معاون اجتماعی بهزیستی، رویکرد این سازمان را در خصوص اجرای این طرح، ارتقایی و پیشگیرانه عنوان میکند و میگوید: به نظر میرسد باید بیشتر بر آموزش و مهارتهای مربیان سرمایهگذاری شود.
در حال حاضر بیش از 140 هزار نفر در 17 هزار مهد فعالیت میکنند که بیش از 50 هزار نفر آنها مربی هستند اجرای هر گونه طرحی با این حجم، مستلزم تخصیص اعتبار خواهد بود. بهزیستی چه اعتباری برای این طرح و توسعه آن پیشبینی کرده است و آیا قادر به تأمین آن خواهد بود یا به دلیل تأمین نشدن منابع مالی آن طرح در مراحل ابتدایی متوقف خواهد شد؟ فرید در این باره پاسخ میدهد که بخشی از طرح که شامل تدوین و تولید محتوا است از طریق خود سازمان انجام میشود. اما برای توسعه آن نیاز به هزینه است که هنوز میزان آن برآورد نشده است. اگر هزینه آن زیاد باشد و بهزیستی نتواند تأمین کند با نگاه هدفمند کردن یارانهها تأمین میشود در غیر این صورت از خود مهدها کمک گرفته میشود. البته کمک به معنای این نیست که زمینه برای سوءاستفاده برخی از مهدها فراهم شود بلکه براساس یک دستورالعمل تعریف شده انجام میشود.
http://iran-newspaper.com/?nid=5821&pid=16&type=0