مصطفی فروتن در تحلیل خبر شوک روزنامه ایران به بحث کودکان کار در دنیای خطر اشاره کرد.همواره در جامعه و درسطح خیابانها و معابر شاهد کودکانی هستیم که تحت عنوان کار، گدایی میکنند؛ کودکانی که برای فروشندگی به خیابانها میآیند و در کنارگونههای مختلف آسیبهای اجتماعی، کالبد جامعه را متأثر میکنند.
متأسفانه دلایل بسیاری وجود دارد که باعث میشود این کودکان به جای آموزش و تحصیل برای کسب درآمد به سمت خیابانها ومعابر شهر هدایت شوند و در این راه آسیبهای جبرانناپذیری را تجربه کنند. به طوریکه اغلب آنها در بزرگسالی به فردی بزهکار تبدیل شده و باعث بسیاری از ناهنجاریهای جامعه میشوند.
شاخصترین این دلایل فقر اقتصادی است. وقتی خانوادهای برای گذران زندگی از حداقل درآمد محروم باشد کودک خود را بهراحتی به سمت خیابانها و کسب درآمد هدایت میکند. بهدنبال فقر مادی در برخی خانوادهها فقر فرهنگی هم خودنمایی میکند. هنوز هم در کلانشهرهای ما این باور غلط وجود دارد که پسر برای مرد شدن باید کارکند و این شیوه فکری باعث شده برخی خانوادهها فرزند خود را از همان سالهای کودکی سر کار بفرستند. معمولاً آسیبهای ناشی از کار کودکان در سه حوزه مورد بررسی قرار میگیرد؛ در حوزه نخست بحث برون دادهای فراملی است. معمولاً پدیده کودکانکار مورد سوءاستفاده سیاسی قرار میگیرد و کشورهای دیگر بهراحتی از این پدیده برای مارکگذاری استفاده کرده و آن کشور را آسیب دیده و مستعد بزه معرفی میکنند.
حوزه دوم بحث اجتماعی است که مربوط به خودکشور میشود. مهمترین تبعات این پدیده گسترش آسیبهای اجتماعی از جمله دزدی، فساد و… است.
از طرفی آسیبهای اجتماعی اینچنینی با ضمیر انسانها درگیر است. نگاههای پرهراس و دلواپس از پشت شیشه ماشینها به کودکانی که دستههای کوچک گل یا چند بسته شکلات در دست دارند ضمیر و عاطفه و احساس ما را با خود درگیر میکند و حتی کودکان ما را در مقابل سؤالهای بسیار میگذارد.
حوزه سوم، بحث فردیت است. بیش از 93 درصد کودکان خیابانی مورد یک نوع سوءاستفاده قرار گرفتهاند.آنها افرادی هستند که بهدلیل نوع زندگی در معرض آموزش قرار نگرفته ومهارتی را کسب نکردهاند.کودکی که در خیابان رها میشود بهراحتی در امواج آسیبها قرار گرفته و به سمت ناهنجاریهای اجتماعی گرایش پیدا میکند.
متأسفانه ممکناست آنها با قرار گرفتن درگروه همسالان ناسالم گونهای از مواد مخدر را تجربه میکنند یا وارد چرخه فروش مواد مخدر شوند.کودکی که در سرمای خیابان به خود میلرزد بهراحتی میپذیرد در ازای بردن یک بسته کوچک چند برابر دستمزد بگیرد.
از طرفی این افراد به دلیل فقدان اندوخته فرهنگی و آموزشی، بزرگسالیشان با خشونت بالا همراه است، در زندگی خانوادگی بیشتر در معرض طلاق قرار دارند و تجربهای هم برای انتقال به فرزندانشان ندارند.بهطور کلی باید گفت آسیبهایی که از سوی یک کودک کار به جامعه وارد میشود بسیار زیاد است، بنابراین افراد ذیصلاح باید بهبود معیشت و اقتصاد را بیشتر مورد توجه قرار دهند. ما در این زمینه قانون داریم اما قانونگذاران در حوزه حمایتاز کودکان و برخورد با متخلفان و سوءاستفادهگران در این زمینه باید قانون را تشدید کنند.
از سوی دیگر ارتقای آگاهی عمومی از طریق رسانهها با ساخت فیلمها و برنامههای قوی بسیار مهم است به طوری که عموم مردم متقاعد شوند کودکان قربانیانی هستند که با کمک کردن به آنها، اربابان سیاه پشت پرده زندگی کودکان کار را به سوءاستفاده از عاطفه مردم تشویق خواهند کرد و این یعنی اشتغال پایدار این کودکان. کودکی که در خانواده فقیر به دنیا میآید گناهی ندارد اما تعداد کسانی که توانستهاند خودشان را از فقر نجات دهند بسیار پایین است، پس باید به هر شکل ممکن و با وضع قوانین درست آنها را حمایت کرد
http://www.iran-newspaper.com/newspaper/page/5570/15/2978/0