پرده اول: مرد میخواست رها شود و به زن و بچههایش برسد اما باید تاوان اشتباهی را میداد که در آن زنی را وارد حریم زندگی و عاطفهاش کرده بود.زن اصرار میکرد به موازات زندگی خانواده مرد مورد علاقهاش عشق پنهان بماند اما مرد در فضای این وابستگیعاطفی خود را در خطر میدید تا اینکه تهدید به رسوایی شد و توطئهقتلی را طراحی کرد و این نوع جنایت مدتهاست بارها و بارها رخ میدهد و…
پرده دوم: سالها دوست صمیمی بودند، پسر جوان تصور داشت بدون همکلاسیاش همیشه درمانده است تا اینکه سعید کت و شلوار دامادی پوشید و برای همیشه وی را در فضای عاطفیشان تنها گذاشت.منصور نمیخواست این واقعیت را بپذیرد و مدام سر راه سعید سبز میشد و با زبان بیزبانی از تنهایی مینالید تا اینکه مزاحمتهایش با تماستلفنی و تهدید همسر سعید کار را به جایی کشاند که دعوای خونآلودی بین دو دوست قدیمی درگرفت و سعید کشته شد.
پرده سوم: زن هر روز کتک میخورد و شکنجه میشد، هر وقت تنها میماند به یاد عشق دوران جوانی خود و شوهرش میافتاد و تبسمی میزد، غافل از اینکه وابستگیاش هدیهای جز مرگ ندارد و در حالی که میتوانست با طلاق از خانه جهنمی نجات یابد خیلی زود راهی سردخانه گورستان شد.
گاهی برخی افراد در زندگی اجتماعی خود گرفتار وابستگیهای عاطفی افراطی میشوند که ماندن در آن ممکن است به ماجراهایی باور نکردنی ختم شود. ادامه برخی رابطهها همانند دستو پازدن در باتلاقی است که افراد برای نجات خود به هر ریسمانی چنگ میاندازند تا از آن رها شوند. این سرگشتگیها سرانجام به ماجراهای تلخی کشیده میشود که در صورت ماندن در آن گریزی نیست. اسارتهای عاطفی جلوههای بسیاری دارد.
ین نوع روابط عاطفی گاهی اوقات بین دختر و پسر، دو همجنس مثلاً دو برادر، دو همکلاسی، دانشآموز و معلم، بین کارگر و کارفرماو… اتفاق میافتد. این مسأله اگر چه در درازمدت اشتباهات ناشی از تولید مشکل را آشکار میسازد ولی به خاطر نهادینه شدن و ایجاد رابطه عاطفی شدید دل کندن و جدا شدن بسیار دشوار و غیر قابل تحمل است.
بهعنوان نمونه دختر و پسر جوانی پیش از ازدواج با یکدیگر آشنا میشوند، آنها در مدت زمانی که با یکدیگر در ارتباط هستند بهاندازهای وابسته میشوند که جدایی در تصورشان نقش نمیبندد و حتی اگر یکی از آنها ازعواقب شوم دوستیشان آگاه باشد اما به علت ترس و برخورد طرف مقابل به آن پایان نمیدهد چرا که گمان میکند در صورت پایان دوستی با شرایط شوکه کنندهای روبه رو خواهد شد.
افراد وابسته احساس میکنند بدون حضور طرف مقابل خود هیچ نیستند و انگار مجبورند در هر شرایط اسفناکی با وی ارتباط برقرار کنند و زندگی شان را ادامه دهند. برخی پروندههای قتل، درگیریهای خیابانی، اسیدپاشی و… ریشه در گرفتاریهای عاطفی غیر متعارف طرفین دارد.
از جمله مهمترین موضوعاتی که افراد در دوران زندگی گاهی با آن برخورد میکنند بحث مسائل عاطفی است که میتوان این موضوع را از دو جنبه مورد بررسی و واکاوی قرار داد؛ یک حالت آن جنبه مثبت است که عشق به همسر، فرزندان و حتی مادیات دنیوی را در بر میگیرد و دیگری ایجاد یک رابطه عاطفی غیر متعارف است که در طول زندگی بویژه در دوران نوجوانی و جوانی برخی افراد دچار آن میشوند.
اما سؤال اصلی این است که علت گرفتاریهای عاطفی چیست و چرا افراد به دنبال اینگونه روابط هستند؟!
روابط کهکشانی در وابستگیهای عاطفی
مصطفی فروتن میگوید: هرگاه تعهدات از زندگی مشترک افراد برداشته شود و آنها خط قرمزها را رعایت نکنند و هیچ حریم خصوصی نداشته باشند با دیگران دچار روابط کهکشانی شدهاند که گاهی در چنین رابطههایی مثلاً فروشندهای بدون در نظر گرفتن شأن و منزلت خود با اطرافیانش بسیار گرم و صمیمانه برخورد میکند که هرگاه آنها پا را از گلیم خود فراتر بگذارند و از نرمال خارج شوند دچار مشکل خواهند شد که میتوان ریشه چنین آسیبهایی را ابتدا در خانواده جستوجو کرد.فقر فرهنگی و اقتصادی نیز یکی دیگر از دلایل درگیریهای عاطفی است، به این صورت که برخی کسانی که در شرایط نامناسب فرهنگی و اقتصادی بهسر میبرند به پایینترین رفتارها تن میدهند و وارد رابطههایی میشوند تا از آن طریق دیگر مشکلات خود را پوشش دهند.گاهی نیز فرزندان در خانوادههایی پرورش مییابند که به علت تفاوت سنی زیاد و اختلاف نسلی با یکدیگر از محیط خانه فراری میشوند و بـــرای پر کردن خلأهای تنهایی خود به عشقهایی تن میدهند که به مرور زمان حتی اگر بدانند روابطشان عاقبت خوشی نخواهد داشت به آن ادامه میدهند تا احساس تنهایی نکنند.این رفتارشناس و محقق علوم رفتاری معتقد است: بیماریهای روانی خواه ارثی یا اکتسابی یکی از دلایل رفتن به سمت و سوی عشقهای پنهان است.گسترش علوم ارتباطات نیز در بعضی مواقع باعث آسیبهای اجتماعی میشود. امروزه دیده میشود قبح برخی مسائل از سوی رسانهها شکسته شده، به عنوان مثال ماهواره یکی از عوامل مخرب اجتماعی میباشد که کل دنیا را تهدید کرده است.وقتی خانوادهها با تماشای فیلمها و سریالهایی که با فرهنگما متفاوت است روبهرو میشوند، گمان میکنند اگر خودشان رفتارهای آنان را انجام دهند ایرادی ندارد و به نوعی رسانه را مجوزی برای رفتار غیراخلاقی خود بیان میکنند.
رهایی از گرفتاریهای عاطفی
کارشناسان و محققان اجتماعی معتقدند افراد وابسته میتوانند با تست زدن و آزمون رفتار خود را در معرض انتقاد و گفتار دیگران قرار دهند. همچنین روشهای تحمل انتقادپذیری نیز میتواند مؤثر باشد. روشهای عملی و انجام مداخلات روان درمانگر نیز تأثیر بسزایی دارد. همچنین یادگرفتن روشهای جرأتمندانه، بیان کردن احساسات مثبت و منفی مفید است. در برخی موارد «نه» گفتن به افراد، تجربه وارد شدن در گروههای دوستی و روابط متعدد با یکدیگر نیز از مهارتهای مستقل شدن است.زمانی که کسی در رابطه قرار میگیرد با اینکه میداند رفتاری اشتباه انجام میدهد و باید از آن فاصله گیرد اما نمیتواند و همین یکی از مشکلات درگیریهای عاطفی است.فروتن میگوید: هرگاه شخصی خودش به این شناخت برسد که رفتارش نامناسب است ولی نتواند از آن رابطه جدا شود، باید به یک متخصص یا روانشناس مراجعه کند زیرا چنین افراد وابستهای ابتدا باید مورد ارزیابی قرار گیرند تا علت وابسته شدن مشخص شود و سپس رفتارهای جایگزین برایشان فراهم شود. ارزیابی و کارشناسی رفتاری افراد باید متناسب با شرایط هر فرد باشد، ابتدا باید علتها مشخص سپس راهکارها ارائه شود.
روزنامه ایران – سال 93 – شوک