شفا آنلاین – یافتن شغل از دیر باز به عنوان یکی از مهمترین چالش های زندگی بشری بوده وهمواره دغدغه اصلی مردم داشتن شغل برای رسیدن به پول ودرآمد می باشد . در واقع بسیاری ازمردم چه زن وچه مرد ، داشتن شغل مناسب را عامل وشاخص انسان بودن درجامعه می دانند . این فکر از زمان کودکی وهمزمان با آموزش خواندن ونوشتن شکل می گیرد به نحوی که بیشتر بزرگ ترها نخستین سوال شان از بچه ها این است وقتی بزرگ شدی می خواهی چه کاره شوی؟ برای برخی از افراد یافتن شغل مناسب و مورد علاقه وحفظ و نگهداری آن حتی از حفظ زندگی مشترک وخانوادگی اشان مهمتر است وگاه حاضرند برای داشتن شغل زندگی خانوادگی اشان را از دست بدهند.حال چه اتفاقی می افتد که افراد دچار بی انگیزگی شغلی شده وکاری را که به قول معروف با هزار زحمت بدست آورده اند باعث افسردگی وخستگی می دانند موضوع بحث ماست .
-
روزمرگی :وقتی فرد هر روز مجبور است در یک ساعت معین ،از یک مسیر معین ودر یک مکان معین سرکاررفته ویک کار تکراری را انجام دهد باعث دلزدگی اش می شود.
-
بعضی مشاغل فی نفسه استرس زا وتشنج آور هستند مثل کار در برج مراقبت فرودگاه که همین استرس ها فرد را بی انگیزه وخسته وفرسوده می کند.
-
وقتی کارگر وکارمند در محیط کاری خود از حمایت های روانی ،حسی وآرامش برخوردار نباشد
-
نبودن امنیت شغلی ونقل وانتقالات غیر کارشناسانه در محیط کار
-
دلایل اقتصادی به خصوص در مشاغل دولتی .یعنی کارگر وکارمند نمی توانند بین مبالغ دریافتی اشان به عنوان دستمزد وحقوق با هزینه های جاری زندگی ارتباط منطقی ومناسبی ایجاد کنند پس دچار دلزدگی و بی انگیزگی شغلی می شوند.
-
مشکلات روانی ،مردان وزنانی که در محیط خانه وزندگی خانوادگی احساس آرامش ولذت کافی نداشته باشندویا احساس کنند شغل شان باعث دست یابی به موقعیت اجتماعی یا جایگاه بالای خانوادگی نشده نیز دچار سرخوردگی می شوند.
-
شرایط سیاسی کشور که معمولا” در کشورهای توسعه یافته یا درحال توسعه شرایط سیاسی باعث زلزله یا پس لرزه های اقتصادی می شود افراد را به سویی می کشاند که احساس می کنند ماحصل کار وتلاش آن کفاف دست یابی به آنچه که مورد نظرشان بوده را نمی دهند.
اما باید توجه داشت برای هرمشکلی راه حلی وجود دارد و رهایی از بی انگیزگی شغل نیز راهکارهای خاص خود را می طلبد .همه از دولت وکارفرما وکارگر گرفته تا تک تک افراد جامعه باید در این میان خود را موظف ومکلف به تغییر وتلاش بدانند.کارگر وکارمند باید وضعیت خود را بشناسند وبعد از این شناخت فعالیت هایی را انتخاب کنندکه هرچه بیشتر استرس وتنش را از آنها دور کند .این فعالیت ها می تواند ورزش مورد علاقه اشان یا حتی پیاده روی ساده با دوستان وخانواده اشان باشد.کارفرمایان باید محیط های کار را به نحوی فراهم کنند که کارگر وکارمند بهترین نتیجه کاری را ارائه کند به قول معروف وقتی بذر خوب بپاشند محصول خوب نیز برداشت می کنند.ایجاد فضاهای آموزشی ،تفریحی ودرمان در محیط های کار بسیار موثر خواهد بود.همچنین از نقل وانتقالات غیر کارشناسانه بشد ت پرهیز کرده واز سیاست تنبیه و تشویق حتی درحد یک تشکر کلامیمحبت آمیز در جمع همکاران دریغ نکنند.دولت نیز باید با سیاستگذاریهای صحیح از اعمال فشار به کارفرمایان بکاهد چرا که فشارهای مالی وروحی به کارفرمایان باعث سختگیریها وفشارهای کاری به کارگران شده وجزاعتراض ،افسردگی وفرسودگی نتیجه ای در برنخواهد داشت.