پدیده طلاق دستاورد زندگی صنعتی است و متأسفانه با صنعتی شدن بیشتر جوامع آمار طلاق هم افزایش مییابد.معمولاً طلاق به دلایل مختلف روی میدهد و به دنبال آن آسیبهای ناشی از طلاق نیز متفاوت خواهد بود.گاهی زن و مرد هر دو برای جدایی توافق دارند، گاهی یکی از طرفین متقاضی طلاق است، گاهی هیچ کدام از زوجین راضی به جدایی نیستند اما فشار اطرافیان باعث طلاق میشود. در هر صورت طلاق به عنوان امری اجتنابناپذیر برای عدهای اتفاق میافتد و آسیبهای فراوانی را به دنبال خواهد داشت که نوع نگاه متفاوت با توجه به دلیل طلاق را میطلبد. برای مثال پس از طلاق عدهای دچار انزوا و گروهی دچار افسردگی میشوند. گاهی نیز تنشهایی که ایجاد شده است فرد را به سمت اعتیاد، خودکشی، دگرکشی و حتی اسیدپاشی سوق میدهد اما در یک آسیبشناسی کلی باید گفت: به هر دلیل طلاق روی داده است و کسی که از همسرش جدا شده، باید بداند در مواجهه و رویارویی با این معضل، پذیرش نخستین گام است و او نباید این آسیب را به یک آسیب شدیدتر تبدیل کند. او باید بداند که شکست به معنی پایان زندگی نیست و میتواند پلی باشد برای زندگی بهتر و دستیابی به موفقیتی که آرزویش را داشت. کسی که از همسرش جدا میشود باید به مشاوران مجرب مراجعه کند تا بتواند با این اتفاق کنار بیاید و برای آیندهاش برنامهریزی مطلوبی داشته باشد.معمولاً افراد در چنین شرایطی سعی میکنند این موضوع را فراموش کنند اما براساس قوانین روانشناختی چیزی از حافظه انسان پاک نمیشود بلکه به ضمیر ناخودآگاه او میرود و با یک علامت یا واکنش دوباره باز میگردد.بنابراین پذیرش واقعه طلاق اجتنابناپذیر است. از طرفی عدهای سعی میکنند دوستان خود را کنار بگذارند و اقدام به مهاجرت میکنند در حالی که این رفتار اشتباه است و نباید یکباره با همه دوستان و کسانی که قبلاً با آنها ارتباط دوستانه و عاطفی داشتند قطع رابطه کنند. در این مرحله جایگزین کردن یک شخص جدید هم اقدامی صحیح نیست.
به طور کلی نباید هیچ اقدامی در این مرحله از زندگی صورت بگیرد، زیرا در این شرایط هر تصمیمی که بگیرند به دلیل تنشهای قبلی حالت ترمیمی خواهد داشت و احتمال زیادی وجود دارد که تصمیم آنها با شکست مواجه شود.کسی که طلاق گرفته باید از زیادهروی خصوصاً در حوزه شغلی بپرهیزد. برخی سعی میکنند برای فراموش کردن ناراحتی، خود را در کار غرق کنند، اضافه کاریهای نامعقول و شیفت کاری دوم نهتنها کمککننده نیست بلکه آسیبرسان نیز هست. به خاطر داشته باشید شما نیز ممکن است در برهم خوردن زندگی نقشی هر چند کوچک داشته باشید پس سعی کنید خودتان و طرف مقابل را ببخشید. از طرفی اطرافیان هم نقش بسیار مهمی در کمرنگ شدن آسیب طلاق دارند. آنها نباید به صورت منتقد عمل کنند و با خودداری از سرزنش از او حمایت کنند. آنها نباید از حقارت در ادبیات رفتاری و گفتاری خود استفاده کنند یا اینکه در مقابل او یا فرزندش به همسر وی توهین کنند.اطرافیان و خانواده باید بدانند تا زمانی که چنین شخصی به دلیل از دست دادن رؤیاهایش در حال سوگواری عاطفی است و سازوکار منطق او به درستی عمل نمیکند، نباید وی را تنها بگذارند. در غیر این صورت این حقیقت تلخ عواقبی دردناک خواهد داشت.
http://vista.ir/news/14676292/%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%DA%A9%D9%85%E2%80%8C%D9%86%D8%B8%DB%8C%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%DA%AF%D8%B1%D8%A8%D9%87-%D9%BE%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B3-%D9%88-4-%D8%AA%D9%88%D9%84%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%D8%B4