سرخوردگیهای دوران کودکی
اجتماعی, خانواده
2,408 Views
انسان در طول زندگی با مؤلفههای تکوین شخصیت شکل می گیرد که نقش بسیار مهمی در زندگی فرد و آینده وی دارد. هر چه بیشتر به این عوامل توجه شود فرد در آینده زندگی موفقتر و سالمتری خواهد داشت.
با توجه به اینکه خانواده نخستین محیطی است که کودک با آن در ارتباط است پس محیط خانواده عامل مؤثر در تکوین و تحول شخصیت کودک به حساب میآید. در بحث خانواده قبل از به دنیا آمدن کودک الگوهای رفتاری پدر و مادر، اطرافیان، ژنتیک و فاکتورهای زیستی معمولاً 40 درصد شخصیت انسان را شکل میدهد و تا 4 سالگی عادت و خصوصیات ارثی، وسواسی، روانی، فیزیولوژیک و… در تکوین شخصیت کودک مؤثر است.
دومین مرحله 5 سالگی تا 11 سالگی کودک است که در تکوین شخصیت فرد مؤثر است و شامل رویکردهای فضای تحصیلی-آموزشی است. به همین خاطر دوران ابتدایی برای افراد خیلی حائز اهمیت است و در این دوره 20 درصد شخصیت انسان شکل میگیرد و کودکان به صورت عمدی و آگاهانه تحت آموزش فرد دیگری هستند و در اصل مدرسه «جایگزین مشروع مادر» میشود. لایه سوم شخصیتی کودکان از سن بلوغ 12 تا 18 سالگی است که 20 درصد در شخصیت افراد تأثیر دارد و همسانان اثرگذار هستند که این همسانان میتوانند همکلاسی یا یک موقعیت همسو باشد.
در چهارمین دوره شکلگیری شخصیت از سن 18 سالگی تا نزدیک 50 سالگی است که نقش تعیینکنندهای دارد و دورهای است که بنابر سه دوره شکل گرفته با باورهای افراد در ارتباط است و این دوره 10 درصد در شخصیت نهفته است که باعث فاکتور شخصیت فرد میشود. دوره پنجم نیز مثبت، منفی پنج است که 10 درصد رفتار را شکل میدهد که رسانهها نقش بسیار مهمی در این زمینه دارد.
فرد از دوران کودکی حتی زمانی که نمیتواند صحبت کند با یک جعبه جادویی روبهرو است که از آن میآموزد و یاد میگیرد و این رسانه تا انتهای پیری و سالمندی نیز همچنان به عنوان الگوی آنان است.
وقتی کودکی از همان ابتدا مورد تحقیر و سرزنش قرار میگیرد این رفتار در ذهنش شکل میگیرد که همیشه لایق شنیدن سرزنش است و به مرور زمان این فکر به باور وی تبدیل میشود به همین خاطر است که دوره کودکی هر اتفاقی برایمان بیفتد به عنوان باور در ذهنمان شکل میگیرد و بدون اینکه بخواهیم در سراسر زندگی ما تأثیرگذار است.
فردی که در دوران کودکی با سرخوردگیهای شدیدی از سوی خانواده، مدرسه، همسانان و… روبهرو می شود
این فرد در آینده بسیار آسیبپذیر شده و آیندهاش نیز به خطر میافتد چرا که در فضای اختلال قرار گرفته است. در واقع هر رفتاری که با کودکان داشته باشیم همیشه در ذهن وی میماند و براساس آن در آینده واکنشهای مثبت یا منفی از خود نشان میدهد. در مواردی که افراد به خاطر شرایط گذشته هنجارشکن میشوند بهترین عمل و تکنیک خوداظهاری آنان است که این رفتار با فردی که در شرایط سالم رشد یافته و فردی که دچار معضلات و خاطرات تلخ گذشته است بسیار متفاوت عمل میکنند.
باید بدانیم که والدین تأثیر بسیار مستقیم در رفتار کودک دارند و اولین گام این است که افراد جامعه درگیر فرزندپروری غیراصولی هستند اما باید به این امر نیز توجه کرد که درباره والدین نیز یک علامت سؤال بزرگ وجود دارد که آیا خود آنان هم در گذشته از والدینشان تربیت صحیح آموخته اند یا خیر؟ چرا که دیده میشود بسیاری از والدین نیز قربانی سوء فرزندپروری قرار گرفتهاند و در نهایت این سیکل معیوب را هم ادامه دادهاند. در این صورت یکی از دامهای والدین افراط و تفریط است که به دلیل سرخوردگیهای گذشته خود یا همان تحقیرها، سرزنشها و تنبیهها را ادامه میدهند یا اینکه به قدری به فرزندانشان آزادی میدهند که باز هم دردسرهایی به وجود میآورند. بهترین گزینه برای رهایی از سرخوردگیهای دوران کودکی و برخورد مناسب، یادگیری فرزندپروری اصولی است که بیاموزیم چگونه الگوی مناسبی برای افراد باشیم.
نخستین نشانه افراد سرخورده غیرفعال بودن آنها است که تمایلی به حضور در کنار دیگران ندارند و بهترین کار خوداظهاری است که فرد بیاموزد نیازی نیست برای تأیید دیگران کاری را انجام دهد. باید آگاه باشیم که ناکام ماندن در یک موضوع شکست خوردن نیست و نشانههایی برای موفقیت بزرگتر است. در هر سرخوردگی مشکلی وجود دارد که مانند یک کوه یخ بزرگ نهفته است که مشکلات تنها 10 درصد آن را نشان میدهند و 90 درصد آن در ناخودآگاه ذهن پنهان شده است. به عنوان نمونه در ذهن واقعگرایی، غیبت با واقعیت و حقیقت گاهی یکی نیست. اگر فردی نمره پنج گرفته است، این یک غیبت است و واقعیت نشان میدهد این فردی کاهل و تنبل است که تکالیفش را بموقع انجام نمیدهد اما شاید حقیقت چیز دیگری باشد مثلاً دانشآموز در طول روز شاغل است، مشکلاتی دارد و همان نمرهای را که گرفته براساس آموختههایش است. برای اینکه افراد در باتلاق بزهکاریها نیفتند بهتر است قبل از بروز مشکلات اساسی در زندگیشان حتماً از یک متخصص کمک بخواهند تا با تکنیکهای تخصصی به آنها کمک کنند و بتوانند زندگی سالم و شادی داشته باشند.