گاهی کودکان رفتارهایی از خود نشان میدهند که باعث تعجب و ناراحتی والدین میشود. یکی از این رفتارها برداشتن وسایل دیگران بدون اجازه است که در عرف به آن دزدی گفته میشود. اما نباید به این رفتار کودکانه دزدی گفته شود و نباید به آن بهعنوان یک بزه و آسیب اجتماعی نگاه کرد.کودکان به دلیل اطلاع نداشتن از ابعاد این رفتار مرتکب آن میشوند و معمولاً از تبعات کارشان بیخبرند.اما چه میشود که کودکی به سمت دزدی میرود؟
کنجکاوی و رفتارهای هیجان خواهانه بچهها درهر مقطعی یک شکل است. گاهی کودکی یک وسیله را دوست دارد و همین دوست داشتن برای او کافی است تا برای بهدست آوردن آن از هر میانبری استفاده کند.گاهی برخی کودکان بهدنبال هیجان هستند و از این طریق هیجان خود را تخلیه میکنند، این مورد در خانوادههای ثروتمند بسیار دیده میشود.
گاهی اوقات برخی کودکان برای انتقامگیری وسیله مربوط به دوست یا یکی از اطرافیان خود را برمیدارند.
در این بحث از تأثیر گروه همسالان و همسانان هم نباید غافل شد. در بسیاری از دزدیهای کودکانه یا دوران نوجوانی نباید چشمپوشی کرد. بسیاری از نوجوانان برای اینکه بتوانند در میان همسالان و دوستان خود جایگاهی پیدا کنند یا از جمع آنها طرد نشوند اقدام به این کار میکنند. البته از نقش تأثیر فیلمها و سریالها هم نباید غافل شد. در برخی فیلمهای خارجی دزدی و رفتارهای تبهکارانه چنان جذاب و هیجانانگیز به تصویر کشیده میشوند که کودک یا نوجوان آن را رفتاری ناپسند نمیبیند.کودکانی هم از سر زیادهخواهی مرتکب چنین رفتاری میشوند. آنها با وجود اینکه نیازهایشان به شکل مطلوبی تأمین میشود اما بهدلیل زیادهخواهی سعی میکنند با برداشتن وسایل دیگران نیازهای خود را تأمین کنند.
گاهی اوقات هم دیده میشود کودک یا نوجوان برای اعتراض اشیایی را بدون اجازه بر میدارد. کودکانی که مورد بیمهری یا بیتوجهی خانواده قرار گرفتهاند یا نیازهای روانی آنها در محیط خانواده تأمین نشده است با برداشت وسیلهای بدون اجازه سعی میکنند از خانواده خود انتقام بگیرند یا اعتراض خود را به اطرافیان نشان دهند.
در چنین شرایطی برخی والدین باوجود اطلاع از رفتار فرزندشان عکسالعمل نشان نمیدهند و تصور میکنند او کودک است و با قدمگذاشتن در دوران بزرگسالی همه این رفتارها را فراموش میکنداما این تصور و رفتار کاملاً اشتباه است. اگر خانواده امروز در رفتار فرزندش مداخله و مدیریت نکند نمیتواند وی را از تبعات رفتارش در بزرگسالی در امان بدارد.
اما رفتار خانواده باید بسیار حساب شده باشد و متناسب با میزان سن فرزند تصمیمگیری شود. فاکتور سن و علتیابی در این زمینه بسیار مهم است. پدر و مادر باید بدانند دزدیدن برای چه اتفاق افتاده است. متأسفانه معمولاً والدین در این زمینه مهارت کافی ندارند به همین دلیل پیشنهاد میشود از حضور مشاور استفاده شود. در مرحله بعدی پدر و مادر نباید واکنش هیجانی داشته باشند و با آرامش سؤالات غیر مستقیم بپرسند.برای مثال گفتن «میدانی دزدی کردی» درست نیست باید پرسیده شود «میدانی چکار کردی؟» در مرحله بعدی باید در مورد رفتارش توضیح داده شود. معمولاً بچهها نمیدانند رفتارشان از نظر اجتماعی چه تعبیری دارد.در مرحله بعدی باید والدین همراه فرزندشان خسارت را جبران کنند تا وضعیت و نادرستی رفتار برای وی روشن شود.در حقیقت برای تربیت و جلوگیری از آسیبدیدگی آنها باید از شیوه فرزند پروری مثبت استفاده کرد زیرا هر اتفاقی که بیفتد باز هم ریشههای آن به تربیت و رفتارهای خانوادگی بازمیگردد.
http://www.iran-newspaper.com/Newspaper/BlockPrint/26461