خشونت و عوارض آن در خانواده
آسیب های اجتماعی, اجتماعی, خانواده, فرزند پروری
2,473 Views
تحلیل شوک
همه انسانهای دارای سلامت روانی، خانواده را به منزله مأمنی میدانند که باید آسایش و نشاط و هماهنگی در آن موجود باشد. اما برخی مواقع همین مأمن، بستر تولید انواع ناملایمات رفتاری از جمله خشونت شده و نقش امنیت و آسایش در آن به بحرانهای شدیدی تبدیل میشود.
زن و مرد عناصر اساسی پایداری در خانواده هستند و ادامه موجودیت خانواده، متکی به نقش آفرینی آنها است اما متأسفانه امروزه خانواده، این محل سکونت نیز در معرض آسیبها و ناامنیهای بسیاری قرار گرفته است به طوری که اشخاص در این مکان، به جای تجربه مفاهیم مثبتی چون محبت، همدلی و ایثار و… خشونت را توسط نزدیکان و اعضای خانواده تجربه میکنند. خشونت خانگی، خشونتی است که توسط افراد یک خانواده که ارتباط نزدیکی با یکدیگر داشته و باهم زندگی میکنند، صورت می گیرد و شامل هر نوع رفتاری است که موجب آزار، سرخوردگی و شرمساری، افسردگی و… در قربانی خشونت میشود.
اما براستی چرا در میان گروهی که دارای پیوندهای صمیمی هستند تعارض رخ میدهد و میزان آن نیز بیشتر است؟
محققان علوم اجتماعی معتقدند که خانواده یکی از صمیمیترین گروههاست، پس اختلاف و تفاوت سلیقهها و علائق بیشتر است.برخی روانشناسان عوامل زیر را در این زمینه موثر میدانند:
1- افراد خانواده به مدت طولانی با هم وقت صرف میکنند.2-فعالیت و علائق متفاوت در خانواده هست که بسیاری از آنها با هم همپوشانی دارد.3-درگیری احساسی در خانواده زیاد است.4-افراد این حق را برای خود قائلند که بر هم نفوذ داشته باشند.5-افراد چشم اندازها و انتظارات متفاوتی از زندگی دارند.6-نقشها بر حسب سن و جنس تقسیم شده است.7-عضویت اعضا در خانواده غیر ارادی است.گزارشهای جهانی خشونت در خانواده، معمولاً زنان و کودکان را به عنوان قربانیان اصلی و مردان را به عنوان افراد خاطی معرفی میکند. بر اساس آمار جهانی حدود ۹۰ درصد قربانیان خشونتهای خانگی، زنان و ۱۰ درصد مردان هستند.
عوارض خشونت خانگی بر اعضای خانواده
الف ) کودکان
هنگامیکه کودک توسط والدین مورد آزار قرار می گیرد، از آنجـــــــایی که نمی تواند خشم خود را به منبع اعمال شده پرخاشگری نشان دهد، آن را نسبت به افراد کوچکتر مثلاً (خواهر یا برادر کوچکتر) یا همسالان و گاه به اسباب و لوازم شخصی خود ابراز می کند. به همین علت رد پای غالب پرخاشگری های کودکان به خشونت خانگی می رسد.شاخصترین متغیرهای میزان تأثیر و نحوه و نوع رسوبگذاری خشونت عبارتند از:
ـ سن مشاهده پرخاش، فرد پرخاشگر( پدر، مادر هر دو )، تعداد فرزندان در خانواده
ـ وضعیت اقتصادی، خانواده والدین، الگوی تربیتی والدین،
شایع ترین اختلالات به تفکیک عامل سن مشاهده به شرح ذیل است:
در سنین1 تا 5 سالگی: مشکلات خواب، شب ادراری، اضطراب، جدایی و مشکلات رشدی
در سنین6 تا 12سالگی: اختلالات خوردن، رفتارهای فریبنده و سر کار گذاشتن با هدف دریافت توجه
در سنین نوجوانی(19 تا 13 سالگی ): ترس از طرد شدن، ترس از دست دادن کنترل، فرار از خانه، درگیر شدن با مصرف مواد، افکار خودکشی و دیگرکشی فرزندانی که شاهد این خشونتها هستند همواره دچار ضربههای عاطفی میشوند که در زندگی آنها تأثیر بسزایی خواهد داشت.
در مورد این فرزندان به اشتباه تشخیص کمبود محبت داده میشود و از آنها پرسش نمیشود که آیا شاهد خشونت بودهاند. پسرانی که شاهد خشونت پدرانشان برمادرانشان بودهاند به احتمال قوی خود نیز در زندگی زناشویی آینده این خشونت را باز تولید خواهند کرد. افسردگی، اعتیاد به مواد مخدر، الکل، بزهکاری و فرار از خانه در میان آنان شایع تر است؛ و در نهایت اینکه فرزندانی که شاهد خشونت جسمی و جنسی بر مادران خود هستند خود نیز میتوانند قربانی این خشونتها باشند.
مشاهده رفتارهای خشن پدر، خشونتهای خانگی ( ظلمها، اهانتها و آسیبهای مردان) در برابر چشم فرزندان در محیط خانواده، بسیاری از دختران را در زندگی آینده با حس انتقام یا حس ممانعت از بروز چنین وقایعی درگیر میکند تا به آنجا که تلاش میکنند در برابر شوهر رفتار خشونت آمیز داشته باشند تا هرگز دچار وضعیتی مشابه مادرشان نشوند. به همین خاطر باید به این نکات توجه کرد تا از کاهش خشونت در خانواده و جامعه کاسته شود و شاهد جرایمیکه پس از آن شکل میگیرد نشویم.
http://iran-newspaper.com/?nid=6019&pid=12&type=0