حسادت یک حس شایع و بدیهی است که با شدت و ضعف برای همه انسان ها اتفاق می افتد. اساساً بروز حسادت مانند واکنش نشان دادن مردمک چشم به نور است، اگر چشمی در برابر نور واکنش نشان ندهد، آن چشم سالم نیست. انسان نیز به خاطر داشتن رویکرد روانی، رفتاری و هوشمند بودن، خلقیات و احساس های مختلفی را درک می کند که قضیه حسادت در زندگی اجتماعی و فردی افراد را اجتناب ناپذیر می کند، اما علت حسادت چیست؟!
هرگاه انسان احساس ناکافی بودن و بی کفایتی را در مورد یک موقعیت بیرونی یا درونی به دست آورد و خودش را در دستیابی به آن موقعیت ناتوان ببیند، احساس حسادت می کند که این حس تبعاتی را نیز به دنبال دارد. فرد حسود افکار به هم ریخته ای دارد و دائم به نکات منفی توجه می کند ولی باید این امر را نیز درنظر بگیریم که لزوماً حسادت بد نیست چرا که گاهی همین حس ناتوانی در مورد امری می تواند چرخ گردنده اتفاق های مثبت در زندگی افراد باشد و باعث تقویت حس ناتوانی در انجام کار شود.معمولاً افراد در سه حالت به حسادت واکنش نشان می دهند؛ در حالت اول حسادت باعث ارتقای کمی و کیفی فرد می شود تا وی خودش را مانند دوستش به درجات بالابرساند.
در حالت دوم فرد حسود دچار یک حس نامطلوب می شود ولی درصدد تغییر خود بر نمی آید و به همین خاطر به تخریب عامل حسادت که باعث برانگیخته شدن وی می شود، عکس العمل نشان می دهد و سعی می کند طرف مقابل را که به وی حسودی می کند، در تمام مراحل و بعدهای زندگی اش تخریب کند تا خودش را بهتر از او و دیگری را در سطح پایین جلوه دهد، یعنی آباد کردن خود افراد با نابودی طرف مقابل.حالت سوم در حسادت، حالتی خنثی است که اساساً حالت مردمک چشم هم واکنشی نشان نمی دهد و از حالت نرمال بودن خارج می شود و فرد حسود می گوید: هرچی که هست به من ارتباطی ندارد، من همین هستم و کاری ندارم و هیچ تلاشی برای ارتقای سطح فردی و زندگی اش نمی کند.
باید به این نکته نیز توجه کنیم که حسادت بچگانه با بزرگسالان فرق دارد، اما حس نامطلوب هر دوی آنها یکی است.
افراد حسود برای مهار این حس ناخوشایندشان کنترل ندارند و به همین خاطر دچار تبعات ناگواری می شوند. امری که باعث حسادت و عامل برانگیزاننده قضاوت می شود، داشتن ثروت زیاد در خانواده، رویکرد تحصیلی عالی و… حتی مقایسه افراد با یکدیگر است. فرزندپروری های غلط نیز باعث بروز حسادت در میان افراد می شود.
برای حل این معضل باید به نکاتی توجه کنیم:اول افراد باید حسادت را بشناسند که اصولاً حسود کیست و به چه رفتارهایی حسادت می گویند، سپس بعد از شناسایی این رفتار، افراد مهارت های ارتباطی خود را افزایش دهند چرا که دیده می شود هرچه افراد احساس بهتری داشته باشند، به رفتار مناسبتری دست می زنند و ناکامی بودن در امری را به گونه ای دیگر حل می کنند تا به موفقیت برسند.افزایش عزت نفس نیز باعث کاهش حسادت بین افراد می شود. خانواده ها و حاکمیت های اجتماعی نیز با فرهنگسازی، آموزش به افراد و حتی گذراندن دوره های مهارت زندگی در مدارس، خدمت سربازی برای همه افراد می تواند به کاهش حسادت و تبعات آن بینجامد و جنایت ها را به دوستی و مهرورزی تبدیل کند، زیرا دیده می شود برخی از جرم و جنایت هایی که در سطح شهر رخ می دهد یکی از دلایل آن حسادت و کنترل نکردن این حس ناخوشایند است.
http://iran-newspaper.com/?nid=5772&pid=11&type=0