آسیب شناسی افزایش سن ازدواج از سوی کارشناسان و صاحب

Untitled

افزایش فاصله بین بلوغ جنسی و فیزیولوژیکی با بلوغ اجتماعی، رابطه معکوس بین افزایش سن ازدواج با فرصت فرزندآوری، آسیب های روانی و اجتماعی افزایش سن ازدواج و… از مواردی است که کارشناسان و مسئولان را نسبت به تغییر مشهودی که در بیش از یک دهه گذشته روند شتابناکی به خود گرفته نگران کرده است.
در ریشه یابی رشد این پدیده دلایل متعددی مطرح است. برخی از صاحب نظران براین باورند که این مشکل تنها به جامعه ما برنمی گردد وموضوعی است که جوامع دیگر نیز با آن درگیرند ودر واقع روندی است که در دنیا مشاهده می شود.به اعتقاد برخی، تحصیلات و اشتغال و مهارت های اجتماعی ازجمله فرآیند هایی است که خود به خود موجب افزایش سن ازدواج شده است. در واقع با تغییر شکل خانواده از مدل گسترده به هسته ای، روند مستقل شدن فرزندان در بازه زمانی طولانی تری اتفاق می افتد.
عده ای نیز براین باورند که افزایش سن ازدواج وشکل گیری آن در جامعه که روند روبه رشدی را نشان می دهد به دلیل مشکلات درون جامعه، مثل مسائل اقتصادی است که موضوع اشتغال و تورم در درون آن قرار دارد و بحث افزایش سن ازدواج می تواند از اثرات ثانویه آن باشد.آمارها نشان می دهد که میانگین سن ازدواج در دهه گذشته در دختران 23 سال و در پسران 26 سال بود در حالی که امروز میانگین سنی ازدواج دختران به 26 سال و در پسران به 30 سال رسیده است.نظرات برخی از صاحب نظران حوزه ازدواج را که پاسخگوی «ایران» بودند، در ذیل می خوانید.
شهیندخت مولاوردی معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده یکی از صاحب نظرانی است که با حضور خود در جشنواره ازدواج به نقد دلایل افزایش سن ازدواج پرداخت و یکی از دلایل روند افزایش سن ازدواج جوانان در دهه های اخیر را عملیاتی و اجرایی نشدن برنامه ها و سیاست های مرتبط با ازدواج جوانان مثل قانون تسهیل ازدواج و قانون ساماندهی ازدواج جوانان ذکر کرد که نیاز به بازنگری و آسیب شناسی دارند. او ارزش ها و هنجارهای ازدواج و تشکیل خانواده در بین جوانان را در حال تغییر می داند که اگر مروری بر مطالعات و تحقیقات انجام گرفته در حوزه جوانان صورت بگیرد نشان می دهد که بیشترین مطالعات در حوزه آسیب ها، انحرافات و مسائل اجتماعی جوانان اختصاص داشته و کمترین مطالعات به سنجش آرزوهای جوانان بویژه در ارتباط با مسائل آینده اختصاص دارد. حتی اهمیت سیاستگذاری درباره جوانان چنان است که در اکثر برنامه های پنج ساله توسعه جوانان بخشی را به خود اختصاص داده اند.
او درباره دلایل افزایش سن ازدواج به «ایران» می گوید: نمی شود یک دلیل خاصی برای افزایش سن ازدواج ذکر کرد. فکر می کنم این موضوع یک پدیده جهانی است چراکه با توجه به تحولاتی که عصر حاضر به خود دیده در حوزه های مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به نظر می رسد که چندین عامل دخیل هستند از این رو باید بررسی شود و متناسب با آن عوامل برنامه ریزی شود. یکی از این عوامل همان ارزش ها، هنجارها و نگرش ها است که در واقع در جوانان تغییر کرده است. مطالعاتی که انجام شده نشان می دهد که 90 درصد جوانان ترجیح می دهند تحصیلات و شغل و درآمد اقتصادی داشته باشند و بعد برای ازدواج برنامه ریزی کنند. همه این ها تغییر دیدگاه ها و نگرش هاست. به نظر می رسد ازدواج در سن پایین ارزش نیست و باید در بین جوانان این نگاه را عوض کرد و با اقناع جوانان را مجاب کرد، منتهی مستلزم این است که ساختارها و ساز و کارهای لازم را در اختیارشان قرار دهیم. این وظیفه نظام ودولت است که به این مساله کمک کند.
براساس بررسی های انجام شده در حال حاضر سن متوسط ازدواج در پسران 30 و در دختران 26 سال است. البته یک نگرانی در این باره وجود دارد که وقتی جوانی در این سن ازدواج می کند در فرزند آوری و باروری مشکل پیدا می کند. نگاه دیگر هم این است که سن زیستی جوانان ما با سن زیستی یک جوان 30 یا 40 سال متفاوت است و در واقع قابل مقایسه نیست. البته با توجه به پیشرفت های علم پزشکی این نگرانی هم حل شدنی است. باید گفت که متولیان ودست اندرکاران متعددی که در حوزه ازدواج فعالیت می کنند معتقدند با همگرایی و پرهیز از موازی کاری باید به یک برنامه مشترک و طرح های ملی بیندیشند که همه با هم کمک کنند چون این موضوع وظیفه یک دستگاه یا وزارتخانه نیست.
محمود گلزاری معاون امور ساماندهی جوانان وزارت ورزش و جوانان نیز براین باور است که افزایش سن ازدواج دودلیل اقتصادی و فرهنگی دارد که عمده ترین مساله در اقتصاد اشتغال است. سهم کل حوزه اقتصادی بیشتر از 40 درصد نیست اما مشکلات فرهنگی سهم بیشتری را در این موضوع دارد که باید فرهنگ سازی کرد. از طرفی، افزایش حس مسئولیت و باور داشتن تقدس خانواده می تواند در ایجاد انگیزه در جوانان برای ازدواج موثر باشد. اینکه برخی از جوانان از خود ازدواج می ترسند و مقداری هم آزادی های قبل از ازدواج وجود دارد که موجب می شود تا لذت های گذرایی را به جوانان دهد نگران کننده است. و اما در مسائل اقتصادی باید دولت و خیرین پای کار بیایند. ما هم در حوزه فرهنگی نیز برنامه های متعددی را اعلام کردیم که بخش عمده آن برمی گردد به همکاری نهادهای فرهنگی در حوزه مشاوره های قبل و بعد از ازدواج که باید در سطح رسانه ملی مطرح شود. به نظر می رسد در حال حاضر میانگین سن ازدواج در مردان حدود 30 سال ودر دختران 26 سال است.
بهمن بهمنی مدیر کل دفتر ازدواج و تعالی خانواده وزارت ورزش وجوانان اعتقاد دارد: افزایش سن ازدواج تابعی از یکسری از متغیرها و مولفه هاست یعنی اصل آن به ارزش ها، نگرش ها و انتظارات برمی گردد. انتظارات غلط از ازدواج، نگرش های غلط و همچنین انتظارات غلط از همسر می تواند در این موضوع دخیل باشد. امروزه افراد ازدواج را محدودیت ومسئولیت تلقی می کنند اگرچه مسئولیت است ولی واقعیت این است که محدودیت نیست. ولی گاهی متاسفانه از مسئولیت نیز خارج می شویم. درباره اینکه می گویند اشتغال عامل تاخیر ازدواج است باید گفت الان عدد قابل توجهی از کارکنان دولت زن ومرد مجرد هستند. چند درصد، قطعی نمی توان گفت ولی قابل توجه است.
از طرفی در برخی از مناطق تهران با اینکه مرفه هستند ولی آمار طلاق خیلی بالاست پس مسائل اقتصادی مهم ترین نیست بلکه یکی از مهم هاست. بنابراین ارزش و نگرش عواملی است که در کنار مسائل اقتصادی کمک کرده به اینکه آمار ازدواج کاهش پیدا کند. امروزه یکی دیگر از عواملی که دسترسی راحت به آن وجود دارد تنوع طلبی است. از طرفی فرصت هایی که موجب شده افراد همدیگر را بی قاعده ببینند نیز به آن اضافه شده و انگیزه هایی که زن یا مرد بخواهد یک رابطه خاص تشکیل دهد نیز همین طور، اینها جنبه های اجتماعی و فرهنگی است پس این موضوع چند عاملی وچند وجهی است.
مصطفی فروتن روانشناس و محقق علوم رفتاری هم براین نظر است که: افزایش سن ازدواج به عنوان یکی از پیامدهای سختی معیشت مطرح است اما واقعیت این است که بیشتر از مشکلات اقتصادی بزرگترین مساله ای که روی جوانان تاثیر گذاشته است اثر مشاهده است یعنی مشاهده زندگی افرادی که متاهل هستند و به دلیل نداشتن کیفیت زندگی در گیرند. در رفتارهای آنها زندگی زناشویی دیده نمی شود.
امروزه متاسفانه با یکسری مفاهیم برخورد می کنیم که روز به روز در حال افزایش است مثل نبودن تعهد. در واقع یکی از بزرگترین دلایل افزایش سن ازدواج این است که زندگی زناشویی بار مثبت و معنی داری ندارد. وقتی موضوعی رسمی می شود و پیوست قانونی و تعهد پیدا می کند اگر قانون آن درست واصولی نباشد رویکرد خوبی نخواهد داشت. امروزه متاسفانه اتفاق بدی که رخ می دهد این است که تصور ما از جامعه یک مجموعه خشن و ترسناک است در حالی که ذات انسان ذات امنیت طلب است پس اگر بتوانیم این مساله را از چرخه زندگی جوانان حذف کنیم می توانیم موفق باشیم.
موضوع دیگری که مطرح است این است که ازدواج ها به صورت صنعتی شده است یعنی جوانان در ازدواج خود وارد یکسری حساب وکتاب ها می شوند که مشکل ساز است. از طرفی قوانین مربوط به طلاق وجدایی خانواده ها موجب دردسرهایی شده که جوانان را بی انگیزه می کند چراکه دیگر جوانان به دنبال دردسر نیستند و باید پیوست دردسر را از مساله ازدواج پاک کنیم که این همان ازدواج ساده است که وجود ندارد.

http://iran-newspaper.com/?nid=5885&pid=16&type=0